اجرای انتخابات تناسبی در تهران میتواند با شناخت درست از مدیریت شهری، به تقویت پاسخگویی سیاسی و نقش احزاب بینجامد.
خبرگزاری مهر، یادداشت مهمان، قاسم محمد طهرانی: تصمیم اخیر برای اجرای مدل انتخابات تناسبی در کلانشهر تهران، نقطه عطفی در سیاستگذاری انتخاباتی کشور به شمار میآید. این تغییر، اگر بر مبنای ارزیابی دقیق و شناخت درست از ساختار مدیریت شهری صورت گیرد، میتواند به ارتقای پاسخگویی سیاسی و تقویت نقش نهادهای حزبی منجر شود. اما در صورت اجرای شتابزده، ممکن است موجب چندپارگی در تصمیمگیری و کاهش کارآمدی شورا شود.
نگاه کلان به اصلاح نظام انتخاباتی
هدف اصلی از اصلاح در نظام انتخابات شوراها، ارتقای کیفیت نمایندگی و افزایش سهم واقعی رأیدهندگان در تصمیمات محلی است. مدل تناسبی از منظر نظری میتواند این هدف را محقق کند؛ زیرا آرای اقلیتها و گروههای کوچکتر نیز در ترکیب نهایی شورا دیده میشود. افزون بر آن، با تقویت نقش احزاب، پاسخگویی سیاسی در سطح محلی افزایش یافته و تصمیمسازیها از سطح فردی به سطح نهادی منتقل میشود.
با این حال، اجرای هر الگوی انتخاباتی بدون بستر نهادی مناسب، خطرناک است. تهران هنوز از نظر سازمانیافتگی حزبی و رفتار سیاسی جمعی، در مرحلهای نیست که نظام تناسبی را با موفقیت کامل پیاده کند. این مدل، زمانی مؤثر خواهد بود که احزاب دارای ساختارهای پایدار، پایگاه اجتماعی واقعی و برنامههای شهری مشخص باشند.
شورا؛ میدان سیاست یا عرصه مدیریت؟
باید میان مأموریت «سیاسی» نهادهایی چون مجلس و مأموریت «مدیریتی» شوراهای اسلامی تفاوت گذاشت. شورای شهر نهادی است برای تصمیمگیری درباره اداره شهر؛ از انتخاب شهردار گرفته تا نظارت بر خدمات شهری و ساماندهی زیرساختهای کلان. این وظایف ماهیتی فنی، کارشناسی و اجماعی دارند و بیش از آنکه به رقابت حزبی نیازمند باشند، به انسجام، همگرایی و عقلانیت مدیریتی احتیاج دارند.
چنانچه مدل تناسبی در شرایط فعلی اجرا شود و دهها فهرست و حزب با نمایندگان پراکنده وارد شورا شوند، احتمال شکلگیری شورایی چندپاره و ناهمگن بسیار بالاست. در چنین وضعی، تصمیمگیریها زمانبر و پرهزینه خواهد شد و شهردار منتخب نیز با دشواری در ایجاد وحدت مدیریتی روبهرو میشود. تجربهی شورای اول تهران همچنان نمونهای روشن از پیامدهای این وضعیت است.
ضرورت اجرای مرحلهای و آزمون تجربی
اصلاح ساختار انتخاباتی اقدامی ارزشمند است، اما مرحلهبندی و آزمون تجربی لازمهی موفقیت آن است. تهران بهعنوان پایتخت کشور، به دلیل پیچیدگیهای اجتماعی و اداری، مناسبترین بستر برای آزمون اولیه یک مدل جدید نیست. بهتر است نظام تناسبی ابتدا در چند شهر متوسط بهصورت پایلوت اجرا شود تا نتایج، آسیبها و ظرفیتهای آن سنجیده و پس از اصلاح، به کلانشهرها تعمیم یابد.
مدیریت شهری نیازمند ثبات، پیشبینیپذیری و اعتماد عمومی است. هیچ تغییری با نیت اصلاح نباید این سه عنصر را تضعیف کند.
تجربه و نگاه کارشناسی
به عنوان کسی که نزدیک به دو دهه در عرصهی نظارت بر فرایندهای انتخاباتی در تهران فعالیت داشته و مدتی نیز مسئولیت فرمانداری این شهر را بر عهده داشتهام، معتقدم که اصلاح نظام انتخاباتی شوراها ضرورتی اجتنابناپذیر است. اما این اصلاح، همانند هر جراحی نهادی، باید با شناخت دقیق از بافت اجتماعی و ظرفیتهای اجرایی تهران انجام گیرد.
تهران امروز بیش از هر زمان دیگری به تصمیمگیرانی نیاز دارد که از تجربهی میدانی، دانش کارشناسی و روحیهی همگرایی برخوردار باشند. نظام انتخاباتی هرچه باشد، بدون این مؤلفهها نتیجهای جز سردرگمی مدیریتی نخواهد داشت.
جمعبندی
انتخابات تناسبی میتواند گامی رو به جلو در مسیر مردمسالاری محلی باشد، مشروط بر آنکه با واقعیتهای نهادی و ظرفیتهای مدیریتی هماهنگ شود. شورای شهر تهران باید به کانون خرد جمعی و تصمیمسازی تخصصی بدل شود، نه میدان رقابتهای حزبی فرساینده.
آنچه تهران امروز به آن نیاز دارد، مدیریت عقلانی و تجربهمحور است؛ مدیریتی که بر مبنای شناخت، نه شعار، حرکت کند و راهکارهای اصلاحی را با تدبیر و گامبهگام پیش ببرد.
قاسم محمد طهرانی
کارشناس مشارکت شهروندی و فرماندار اسبق تهران






Thursday, 6 November , 2025